آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

در ساحل...!

در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم , به پشت سرم نگاه کردم , جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو

رد پا بود و جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود;

به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟

گفت آن ردپایی که میبینی من هستم , تو را در سختی ها به دوش میکشیدم...

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد