آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

دلتنگم آه

بار الها !

اگر دستانم را بشکنند با  اشک چشمانم ،

اگر چشمانم را کور کنند با نفسهایم ،

اگر نفسم را ببرند با قلبم ،

و اگر قلبم را پاره پاره کنند با خون جگرم خواهم نوشت: 

 دوستت دارم، دوستت دارم ودوستت دارم . . .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد