آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

تنهایی

تنهایی

http://www.myup.ir/images/90931754477045344564.jpg

تنهایی را دوست دارم.

عادت کرده ام که تنها با خودم باشم.

دوستی میگفت عیب تنهایی این است که،

عادت میکنی...خودت تصمیم میگیری،

تنها به خیابان میروی،

و به تنهایی قدم میزنی.

پشت میز کافی شاپ(!)تنها مینشینی،

و آدم هارو نگاه میکنی.

ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم.

تنها که باشی نگاهت دقیقتر میشود و معنا دار،

چیزهایی میبینی که دیگران نمیبینند.

در خیابان زودتر میفهمی که پاییز آمده،

و ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند.

میتوانی بی توجه به اطراف

ساعت ها چشم به آسمان بدوزی و تولد باران را نظاره گر باشی

برای همین تنهایی را دوست دارم

زیرا تنها حسی است که به من فرصت میدهد خودم باشم

با خودم که تعارف ندارم!

سالهاست به تنهایی عادت کرده ام...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد