روزهاست کلید فراموشی را روشن کرده ام
برای فراموش کردن روزگارانی که روی زمین راه رفته ام
بی آنکه بدانم تعلقی به آن ندارم
فراموش کنم روزهایم را -راه رفتن را- زندگی را
که شاید این من نیستم قدم بر می دارم این زمین است که راه می رود...
می دانم نمی دانی...