آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

تو میروی

تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن چرا گریه نمیکنم بی تو .....،

یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو ......،

همین یک لحظه باقی است و شاید همین یک لحظه

اجازه ی زیستن در چشمان تو را داشته باشم

نظرات 1 + ارسال نظر
رویا یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:46 ب.ظ http://nafasetala-1371.blogsky.com

خیلی خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد