آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

*تنہـــــاتــر از همیشـــــہ*

خسته تر از دل من باز در این دنیا نیست *

تاروپودم همه از رنج و پریشانی بود *

قصه زندگیم اه کمی

طولانیست *خسته از دورترین ملک خدا می ایم *با من از روز ازل همسفری اما نیست *بار اندوه مرا

شانه شب میفهمد *

مثل شب هیچ کس منتظر فردا نیست *

گرچه این مردم بی حوصله هم میدانند*

طاقتم بیشتر از برگ گلی حتی نیست * باز باید بنویسم بخدا ای مردم *مثل من هیچ کسی تنها نیست *

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد