خسته تر از دل من باز در این دنیا نیست *
تاروپودم همه از رنج و پریشانی بود *
قصه زندگیم اه کمی
طولانیست *خسته از دورترین ملک خدا می ایم *با من از روز ازل همسفری اما نیست *بار اندوه مرا
شانه شب میفهمد *
مثل شب هیچ کس منتظر فردا نیست *
گرچه این مردم بی حوصله هم میدانند*
طاقتم بیشتر از برگ گلی حتی نیست * باز باید بنویسم بخدا ای مردم *مثل من هیچ کسی تنها نیست *