آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر


 برنگشت از قبل هم مال تو نبوده


                  

کودکی که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود؛ 
روی ساحل نوشت: دریا "دزد" است.   
   مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ساحل نوشت: 
دریا سخاوتمندترین سفره ی هستی است.
موج دریا آمد و جملات را با خود محو کرد و این پیام را به جا گذاشت: 
 برداشت دیگران در مورد خود را در وسعت خویش حل کنیم.
نظرات 2 + ارسال نظر
فرید چهارشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ

عالی بود

سین جمعه 14 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:14 ب.ظ http://s-sin.blogsky.com

متن فوق العاده ای بود . سپاسگزارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد