آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

دلم گرفته ای خدای مهربون

دلم گرفته ای خدا دنیا برام یه زندونه

ببین تو این دنیای تو کسی با من نمی مونه

می خوام بگم خسته شدم از این همه غریبه ها

چرا نمی شه من بیام پیشه تو ای خدا خدا

به من می گفت دوستم داره اما حالا می گه برو

دیگه حالا تنها شدم دلم گرفته ای خدا

کاشکی می شد بهت بگم که من چقدر دوستش دارم

اما نمی دونم چرا اون دیگه دوستم نداره

می گه که من دوست دارم این کارا واسه خودته

نمی خوام این محبت که با یه دنیا غم باشه

دیشب تا صبح زار می زدم چرا که این طوری شده

حالا می خوام من بمیرم که شاید تورو ببینم

نظرات 3 + ارسال نظر
فرهاد جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ب.ظ http://farhad-amini.blogsky.com/

ماشالله جه زور زود اپ میکنی . من دستم کنده . در ضمن زندگی هرکس شیرین بودن یا تلخ بودنش بسته به نوع تفکر خودت داره . روانشاسی بالینی میگه افراد هرطور که میفکرن همونطور زندگی میکنن . اگر یه خورده ناملایمات میبنی فکرتو عوض نکن تا زندگی کم بیاره . عاشقی ؟
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دایما یکسان نباشد حال دوران غم نخور

دریا جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 ب.ظ http://zinat.blogsky.com

وای چقدر مطلبت قشنگبود عزیزم...خیلی زیبا بود راستی گلم آپم نظرتو بگو...

saeid شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:19 ب.ظ http://grave-stone.blogsky.com

salam
in ke pir mishim mese pedar o madar
ye haghighate
ama khoda kone ma baese pir shodaneshoon nashim
!



bargharar bashio sabz
ya ali

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد