عمری در این دنیا منتظر ماندم و چشم به راه بودم کسی نیامد
چشمانم را به در دوختم ،کسی پشت در نبود
گریستم ، کسی اشکهایم را پاک نکرد
حالا به دنیای دیگر چشم دوخته ام وبرای لحظه مرگ به انتظار نشسته ام ،
خدایا پس کی دستان مرگ اشکهایم را پاک خواهد کرد ،
خسته ام از این هوای ابری ،