آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

خدایا....

عمری در این دنیا منتظر ماندم و چشم به راه بودم کسی نیامد

چشمانم را به در دوختم ،کسی پشت در نبود

گریستم ، کسی اشکهایم را پاک نکرد

حالا به دنیای دیگر چشم دوخته ام وبرای لحظه مرگ به انتظار نشسته ام ،

  خدایا پس کی دستان مرگ اشکهایم را پاک خواهد کرد ،

 خسته ام از این هوای ابری ،

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد