آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

خسته ام میفهمید؟!

خسته ام میفهمید؟! 
خسته از آمدن و رفتن و آوار شدن.
خسته از منحنی بودن و عشق.
خسته از حس غریبانه این تنهایی.
بخدا خسته ام از اینهمه تکرار سکوت.
بخدا خسته ام از اینهمه لبخند دروغ.
بخدا خسته ام از حادثه صاعقه بودن در باد.
همه عمر دروغ،
گفته ام من به همه.
گفته ام:
عاشق پروانه شدم!
واله و مست شدم از ضربان دل گل!
شمع را میفهمم!
کذب محض است،
دروغ است،
دروغ!!
من چه میدانم از،
حس پروانه شدن؟!
من چه میدانم گل،
عشق را میفهمد؟
یا فقط دلبریش را بلد است؟!
من چه میدانم شمع،
واپسین لحظه مرگ،
حسرت زندگیش پروانه است؟
یا هراسان شده از فاجعه نیست شدن؟!
به خدا من همه را لاف زدم!!
بخدا من همه عمر به عشاق حسادت کردم!!
باختم من همه عمر دلم را،
به سراب !!
باختم من همه عمر دلم را،
به شب مبهم و کابوس پریدن از بام!!
باختم من همه عمر دلم را،
به هراس تر یک بوسه به لبهای خزان!!
بخدا لاف زدم،
من نمیدانم عشق،
رنگ سرخ است؟!
آبیست؟!
یا که مهتاب هر شب، واقعاً مهتابیست؟!
عشق را در طرف کودکیم،
خواب دیدم یکبار!
خواستم صادق و عاشق باشم!
خواستم مست شقایق باشم!
خواستم غرق شوم،
در شط مهر و وفا
اما حیف،
حس من کوچک بود.
یا که شاید مغلوب،
پیش زیبایی ها!!
بخدا خسته شدم،
میشود قلب مرا عفو کنید؟
و رهایم بکنید،
تا تراویدن از پنجره را درک کنم!؟
تا دلم باز شود؟!
خسته ام درک کنید.
میروم زندگیم را بکنم،
میروم مثل شما،
پی احساس غریبم تا باز،
شاید عاشق بشوم!!

نظرات 2 + ارسال نظر
یوسف چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ب.ظ http://khalvatedelman.blogsky.com

با سلام
هیچ کس داد من از فریاد جانفرسا نداد
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید!...

سلام دوست عزیز گل گفتین واقعا هیچ کس دادمن منو درک نکرد و نمی کنه و عاقبت این بلا سر مون میاد مرسی دوست عزیز از حضور گرمتان

کانگورو نارنجی چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:08 ب.ظ http://kangoro-narenji.blogsky.com/

توی کل اینترنت البته بخش فارسی کلی داریم از این نوع وبلاگ ها که همه خسته اند و از این جوور حرفها بابا بیخیال اینقدر حرس میخورید ایکاش آدما یکم فکر میکردن که دلیل تمام این شرایط خودشونن اینقدر بنویسی که نمیشه برو بیرون از خونه دست یکیو بگیر از خیابوون رد شه واسه یکی جک تعریف کن برو بچرخ برو حتی اون زشتی ها رو هم ببنی گوربابای غم و غصه دنیا به همه چیز احتیاج داره چه بدی چه خوبی نباشه که نمیشه اینقدر تو مخ من نرید خدا وکیلی درست بردارید اینو هم به خیلی های دیگه بگو دو روز دیگه داری میمیری میگی ای داد وای چقدر عمرو به این حرفها گذروندم شاد باش شاد شاد شاد شاد شاد بخدا سخت نیست برو جلو اینه ادا در بیار خندت میگیره والله باور نداری؟ امتحان کن

سلام دوست عزیز این حرف حقیقت داره ولی چی کار میشه کرد زندگیه زجر می کشیم حتی بعضی مواقع بیش از حد زجرمون می دهد و باید کنار بیاییم آخه این زندگی هیچ موقع بر وفق مراد نیست ولی باید خودت به بی خیالی بزنی تنها چاره اش اینه که شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد