آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

تا شقایق هست زندگی باید کرد

 

 

احساس می کردم اگر اوضاع همین طوری بماند دق می کنم...

اوضاع همان طور ماند و دق نکردم!

همه مان اینگونه ایم.

لحظه های گَندی داریم که تا مرز سکته پیش میرویم! اما میگذرد.

هیچ وقت حرف سربازی که بدون پاهایش از جنگ برگشت را فراموش نمیکنم:

" من فوتبالیست خوبی بودم!

اولش برای پاهایم هر شب گریه میکردم،

تا فهمیدم خدا دوست داره من شطرنج باز خوبی باشم".


شاهین شیخ الاسلامی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد