آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

گوشهایم را می گیرم ...
و چشم هایم را می بندم ...
و زبانم را گاز می گیرم ...
ولی ...
حریف افکارم نمی شوم ...
چقدردردناک است فهمیدن ...

دل

اینجا زمین است

ساعت بوقت انسانیت خواب است                 

دل عجب موجود سخت جانی است!                              

هزار بار می شکند، می سوزد، می میرد!                       
ولی

باز می تپد ...

خواهشا...............

تو که نمی توانی

 

التیامی باشی برای زخم هایم

 

پس خواهشا رویشان نمک نپاش...

‏Photo: بـرای فرامـوش کردنت ، هـر شب آرزوی آلــزایمـر مـی کنم . خــوش بـه حــال ِ تــو ، کــه وقتــی

آسان....

زندگی یعنی :



بخند٫ هر چند که غمگینی !



ببخش٫ هر چند که مسکینی!



فراموش کن ٫هر چند که دلگیری!



اینگونه بودن زیباست!



هر چند که آسان نیست!

باران

نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه می لغزد

ولی باران نمی داند که من دریایی از دردم

به ظاهر گرچه می خندم

ولی اندر سکوتی تلخ می گریم

گاهــی حجـم ِ دلــــتنـگی هایــم

آن قــــــدر زیـاد میشود
که دنیــــا

با تمام ِ وسعتش

برایـَم تنگ میشود
...
... دلتنــگـم ...
دلتنـــــگ کسی کـــــه

گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از

حرکـت ایستـاد
...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید
...
دلتنگ ِ خود َم
...
خودی که مدتهــــــــاست گم کـر د ه ام
...
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
!
حالا یک بار از شهر می رویم

یک بـــار از دیار

یک بـــار از یاد


گاهی ...


 


گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...

گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...

دلتنگی

ایــن روزهـــا همــه بــه مــن


دلـتــنـــگــی


هــدیــه مـی دهنــد


لطفـــا آتــش بــس اعــلام کــنید!


بــه خـــدا


تمــــامـ شــد



دلـــــــــــم...!

خدا...

خـــــــــــــــدایــــــــــــــا






.

.

.

.

خدایا...!

از ایـنـــــکه منــــو درحــــــــد

ایــــوب حســاب میـــکنی ممـــنونم

ولـــــی میــــشه بیــــخیــــال بشــــی

ادامه مطلب ...

شاد بودم غصه دار

می گویند : شاد بنویس ...

     نوشته هایت درد دارند!

         و من یاد ِ مردی می افتم ،

              که با کمانچه اش ،

                  گوشه ی خیابان شاد میزد...

                       اما با چشمهای ِ خیس ... !!!

باران

باران خیال جالبی ست
در ازدحام غصه ها
در اجتماع قصه ی پر غصه ی بی انتها
باران خیال مبهمی ست
وقتی خیالت درهم است
وقتی نگاهت ساکت و
وقتی لبانت بسته است
باران صدای عاشقی ست
وقتی که می بارد ولی
وقتی که چشمی خیس و تر

آرام می گیرد کمی
امشب هوا بارانی است
افکار من هم قاطی اند
چشم و لبانم خسته و
امشب دلم طوفانی است
چشمان من نمناک و سرد
امشب سکانس آخر است
آرام میمیرم ولی
فریاد من طولانی است

یادت باشد...

یادت باشد؛


دلت که شکست، سرت را بالا بگیری؛


تلافی نکن، فریاد نزن، شرمگین نباش؛


حواست باشد؛


دل شکسته، گوشه‌هایش تیز است؛


صبور باش و ساکت؛


بغضت را پنهان کن، رنجت را پنهان‌ تر؛


گاهی بازی زندگی اینگونه است؛


بازنده فقط کسی است که بازی نکند ...


بعضی ها ...

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما …

از چشـــــم هایشان معلوم است ؛

که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ،

گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته …

دلت که گرفته باشد...

 

 

 

دلـت کــه گــرفـتـه بـاشـــد ...


با صدای دســتـفــروش دوره گرد هــــم گــریــه می کنی چه برسد به اینکه

عصر جمعه هم باشد....!!!

این پست مخاطب خاص دارد...

مثل باران خاطراتت ماندنیست
لحن پر مهر صدایت خواندنیست
گرچه ما اندک زمانی در کنارت بوده ایم
تا ابد مهر و وفایت ماندنیست .

اعتماد ؟

آنقدر به آدم های روی زمین بی اعتماد شده ام

که می ترسم،

وقتی از خوشحالی به هوا می پرم،

زمین را،

از زیر پایم بکِشند ...

....

هنوز هم وقتی دلم می گیرد

سر تکان میدهم و میگویم

بیخیال...

در حالی که میدانم؛

 خیالم همیشه پر از خیال است!

و...

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن

به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد

نه چون انسان که بعد از رفتن  همدم

گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

گاهی ...

گاهی وقـت‌ها جـز رفـتن هیچ فکری بـه ذهنت نمی‌رسـد. . .

اینجـاست که میفهمی. . . کم آوردی. . .


....

میگویند زمان طلاست.

دروغ میگویند زمان آتش است من چشیده ام

گذرا نیست.

ثانیه به ثانیه اش می سوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمی گذرد.

بودن ...

گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ...

و تو می آموزی ...

بودن در فریاد نیست ...

امتحان

خدایا...

من ترک تحصیل کردم!

میشه دیگه ازم امتحان نگیری؟!


مےخواهم بگویم...

لحظہ هاے سکوتم...
پر هیاهو ترین دقایق زندگےام هستند!
مملو از آنچہ ،
مےخواهم بگویم...
و
نمےگویم!!!

و...

قبل ازاینکه بخواهی در مورد من وزندگی من قضاوت کنی کفش های من را بپوش ودر راه من قدم بزن.

از خیابان ها،کوه ها ودشت هایی گذرکن که من گذر کردم....

اشک هایی رابریز که من ریختم...

دردها وخوشی های من را تجربه کن...

سال هایی را بگذران که من گذراندم...

روی سنگ هایی بلغز که من لغزیدم...

دوباره ودوباره برپاخیز ومجددا در درهمان راه سخت قدم بزن همانطور که من انجام دادم...

بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی...  

خنده و این روزهای من..........

-امان از خنده ای که لابلای آن

بغض دردناکی گلویت را بفشارد...


http://s2.picofile.com/file/7179018709/bgydtl3wp84ppn866g1o.jpg

-حـال این روزهـای من

حال آفتابگردانیست

که در روز بارانی به دنیـا آمده ....

...

بـزرگ که میشــــوی….غُصـه هایت زودتـر از خـودت،قـَد می کِشــند،
دَرد هـایت نــیز!

غــافل از آنکه لبخــندهـایت را،
در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــُذاشتــی
....

دنیای بدون تعطیلی..!

و مارا می آزمایی
درشرایط سخت
یکی پس از دیگری
ودیگری پس از دیگری!
وما خسته از این امتحانات
دنیای آزمون وخطایت،
سه ماه تعطیلی ندارد؟!!

خداییش همینه!!!

بگـــذار آغوشم بـــرای همیشه یخ بـــزند .


نمی خواهم کـــسی شـــال گردن اضافی اش را

دور گـــردن احســـاسم

بیاندازد . . . !


   

...

فـَـصــل ِ امــتـِـحــــان است

و

مَـــن

جــُـز مــُـرور

...

رنگــ ِ چشــــمــ ـــانت

..

و

خـَـط کشـــیــدن زیــر ِ دلتنگـــــــی هــایَمـ

..

هــیــچ دَرســـی نـَـدارمـــ

 

سکوتم...

لــــــــحظه های ســــکوتم؛
پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مــــــملو از آنــــــچـــه
مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم
و
نــــــــــــمی گـــــویم....