گاه دلتنگ میشوم.
دلتنگ تر از همه ی دلتنگی ها.
گوشه ای مینشینم.
و حسرت ها را میشمارم .
و باختن ها را.
و صدای شکستن ها را.
و وجدانم را محاکمه میکنم.
من کدامین قلب را شکستم؟
کدامین امید را نا امید کردم؟
کدامین احساس را له کردم؟
کدامین خواهش را نشنیدم؟
و به کدام دلتنگی خندیدم؟
که اینچنین دلتنگم...