آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

دوباره دلم گرفته

دوباره دلم گرفته
دوباره آسمان این دل ابری شده
دوباره این چشمهای خسته بارانی شده

دوباره دلم گرفته است
و شعر دلتنگی را برای این دل میخوانم
میخوانم و اشک میریزم

آنقدر اشک میریزم تا این اشکها تبدیل به گریه شوند
در گوشه ای، تنهای تنها و خسته از این دنیا
دوباره این دل بهانه میگیرد و درد دلتنگی را در دلم بیشتر میکند
خیلی دلم گرفته است ، مثل همان لحظه ای که آسمان ابری می شود

خیلی دلم گرفته است
مثل همان لحظه ای که پرنده در قفس اسیر است
و با نگاه معصومانه خود به پرنده هایی که در آسمان آزادانه پرواز میکنند
چشم دوخته است



دلم گرفته است مثل لحظه تلخ غروب
مثل لحظه سوختن پروانه، مثل لحظه شکستن یک قلب تنها
دوباره خورشید می رود و یک آسمان بی ستاره می آید
و دوباره این دل بهانه میگیرد
به کنار پنجره میروم ، نگاه به آسمان بی ستاره
آسمانی دلگیرتر از این دل خسته
یک شب سرد و بی روح ، سردتر از این وجود یخ زده

خیلی دلم گرفته است
احساس تنهایی در وجودم بیشتر از همیشه است
تنهایی مرا می سوزاند ، دلم هوای تو را کرده است
دوباره این دل مثل چشمانم در حسرت طلوعی دیگر است
آسمان چشمانم پر از ابرهای سیاه سرگردان است
قناری پر بسته در گوشه ای از قفس این دل نشسته و بی آواز است
هوا ، هوای ابریست ، هوای دلگیریست
میخواهم گریه کنم ، میخواهم ببارم
دلم میخواهد از این غم تلخ و نفس گیر رها شوم


اما نمی توانم


نظرات 4 + ارسال نظر
m.ali جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ب.ظ http://bia2me.blogsky.com

http://bia2me.blogsky.com
ir.zaboli@yahoo.com
add me:::
.
.
.

قزوینه بد جور تو کف بوده خلاصه دیگه طاقت نمیاره و اولین بچه ایی که میبینه میکشه توی کوچه و شروع میکنه یه کم میگذره میبینه بچه داره گریه زاری میکنه باخودش میگه یه کم باهاش حرف بزنم ساکت شه خلاصه میپرسه پسرجون تو کجا زندگی میکنی؟ بچه میگه توی این کوچه. یارو میگه کدوم خونه؟ پسره میگه پلاک 8. یارو میگه کدوم طبقه؟ پسره میگه طبقه دوم. یه دفعه یارو بچهه رو برمیگردونه میگه: بابا جواد تویی؟ چرا مدرسه نرفتی؟!

اگه دو نفر لب پرتگاهی باشن کدومشون را نجات میدی اونی که دوستش داری یا اونی که دوستت داره؟چرا؟
آلبوم جدید شجریان: 1- صاحبدلان باید برقصن 2- ساقی تو دیکه کی هستی 3- مرغ سحر (ریمیکس) 4- هی نگار کجا کجا 5- غم مخور فدای سرت 6- ستارمو با خودت نبر

ترکه داشت با بروسلی میجنگید ..یهو بروسلی دستشو میاره جلو میگه : پنجه عقاب . ترکه هم شلوارشو میکشه پایین میگه : کیر خر

سلام دوست عزیز مرسی کلی حال هوامون عوض شد کلی خندیدم باز هم پیش ما بیا بای

فرهاد شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 ب.ظ http://www.farhad-amini.blogsky.com

سلام . نمی دونم این چه حسیه که بر تمام وبلاگ نویسها غالب شده . انگار همه برا حرف زدن بهتر بگم درد دل کردن وبلگ می زنن . لیلا خانوم باور کن اگه هزار پست دیگه هم دلتنگی کنی فایده نداره . دلت سبک نمیشه . ولی اگه سعی کنی با یکی بشینی حرف بزنی درد دل کنی زود خالی میشی قول میدم . . باران باش و ببار مپرس که پیاله های خالی از آن کیست ؟ ( خواستی در خدمتیم )

مرسی نظر لطف شماست چرا این جوری فکر می کنید آدم حسابی طوی دنیا پیدا نمیشه که باهات صادق و رو راست باشه که درد دلت را باهاش درمیان بگذاری و درکت کنه

دریا شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ب.ظ http://zinat.blogsky.com

سلام وای لیلا جووووووون چقدرقشنگ بود
دل منم خییییییییییییییییللییییییییییییییییی گرفته خیلی گلم بیا آپم براهمه ی آپام نظربده...

فائزه پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ق.ظ http://dokhtare-aftab.blogsky.com

سلام گلم توام دلت گرفته؟ منم گاهی وقتا دلم خیلی میگیره مثل اون شبی که اخرین پست رو گذاشتم . غصه نخور زود میگذره . بعد هر سربالایی یک سرپایینی هست .

سلام فائزه جان مرسی ما که سر بالایی ندیدیم همه اش سر پایینی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد