بازگشت وحشتناک کفش های لژدار
توصیه همه متخصصان ارتوپد به شما خانمها این است که هنگام انتخاب کفش همانقدر که به زیبایی فکر میکنید به راحتی کفش هم فکر کنید. برای اینکه ببینید کفش انتخابی شما راحت است یا نه باید آن را بپوشید و روی پایتان بایستید. در این حالت هم باید همانقدر احساس راحتی کنید که وقتی نشستهاید! نکته مهمتر اینکه فارغ از ماجرای لژ و داستانهایی از این قبیل همیشه این نکته را در نظر بگیرید که درون کفش فضای کافی برای حرکت انگشتان داشته باشید!
یک تغییر زیرکانه!
لژدارها پیش از این هم روی بورس بودند اما در شکل و شمایلی دیگر. اتفاقا کفشهای لژدار قدیمی به مذاق خیلیها خوش نیامده بود و حتی خانمهایی که براي راحتی بیشتر سراغ این مدلها میرفتند سعی میکردند چندان درگیر ظاهر و زیبایی کفشی که انتخاب میکنند، نباشند. اما این دفعه لژدارها قدرتمندتر از گذشته برگشتهاند و باید اعتراف کرد که هم راحت هستند و هم به قدر کفایت زیبا، ولی خب ظرافت کفشهای پاشنه بلند کجا و لژدارها کجا! به هر ترتیب طراحان مد، این بار حال و هوای کفشهای لژدار را تغییر دادهاند و شما هم اگر میخواهید به روز بپوشید باید حواستان به این تغییرات باشد. دقت کنید به صرف لژدار بودن، مدلهای قدیمی را صاحب نشوید. هر چند مدلهای جدید اغلب همان مدلهای قدیمیاند با یک تغییر جزئی اما کاملا زیرکانه!
جدیدترین نوع طراحی کفشهای لژدار که شکل و شمایلی متفاوت از همه لژدارهایی دارند که تا به حال ديدهايد، این مدل است. در این مدل لژ و پاشنه کفش یکی میشوند و به جای پر کردن زیر پاشنه، درست زیر سینه پا قرار میگیرند. این مدل کفشها بر خلاف ظاهرشان خیلی راحت توليد شدهاند. وقتی آنها را پا میکنید حتی با بلندترین پاشنهها هم با اطمینان بیشتری قدم بر میدارید چون احساس میکنید زیر پایتان کاملا پر است. بماند که طراح این مدل چطور به خلق چنین ایدهای رسیده، اما ایده این طرح درست مصداق همان ضربالمثل قدیمی ماست که میگوید:«پایتان را جای محکم بگذارید»!
یکی از کفشهای لژدار جدیدی که این روزها زیاد به چشمتان میخورد همین مدلی است که الان در حال مشاهده آن هستید. در این مدل برخلاف کفشهای لژدار قدیمی، لژ تمام سطح کفش را نمیپوشاند. این بار لژ یا همان زیره یک تکه کفش، چند میلیمتری کوتاهتر از کفه اصلی است. حتما شما هم با ما هم عقیدهاید که اتفاق طراحی چندان تازهای در این کفش نیفتاده مگر همان چند میلیمتر اختلاف ناقابل!
و بالاخره آخرین مدل که زیرکانهترین طرحی است که به ذهن طراح خلاقش رسیده! در این مدل شما هیچ سطح اضافهای که بشود به آن گفت لژ نمیبینید چون همه چیز زیر رویه کفش پنهان شده است. در این مدل رویه کفش هر چندسانتیمتر لژ را که شما لازم داشته باشید زیر خودش پنهان میکند. حالا بین خودمان باشد که پیش از این ایده اصلی این کفش( البته در شکل و شمایلی کاملا متفاوت) در همان کفشهای جادویی استفاده شده بود که قد را بلند میکردند!
کمیتا قسمتی بهتر
به نظر میرسد این بار طراحان غیر از یکهتازی در دنیای مد کمی هم به فکر سلامت پای خانمها بودهاند! این را به این دلیل میگوییم که اغلب متخصصان ارتوپد معتقدند پوشیدن کفشهای لژدار کمی تا قسمتی بهتر از کفشهای پاشنه بلند است. دقت کنید کمی تا قسمتی بهتر! برای این بهتر بودن نسبی هم چند دلیل دارند؛
اول اینکه ارتفاع لژ باعث میشود پای شما در حالت مناسبتری قرار بگیرد و فشار کمتری به پنجه پا وارد شود. در کفشهای پاشنه بلند بدن برای جبران حالت سر پایین انگشتها و فشار زیادی که به آنها وارد میشود عضلههای چهارسر و عضله پشت لگن را درگیر میکند بنابراین وقتی شما با کفش پاشنه بلند راه میروید این عضلهها به شدت فعالیت میکنند و کاملا درگیرند تا فشار را از روی نوک انگشتان و زانوی خم شده بردارند اما اینکه چقدر در این کار موفق باشند بستگی به قدرت عضلانی شما دارد.
دلیل دوم هم اینکه در این شرایط چون کف پا روی زمین قرار نمیگیرد ضربات ناشی از قدم برداشتن، به طور مستقیم به پا وارد نمیشود. در نتیجه آسیب کمتری به پنجه، پاشنه و حتی گودی کف پای شما وارد میشود.
و بالاخره اینکه این نوع کفشها، از ثبات بیشتری نسبت به کفشهایی که پاشنه بلند و باریک دارند برخوردارند بنابراین احتمال پیچ خوردن مچ پا در آنها به مراتب کمتر است.
آدمها با هم فرق دارند حتی دو برادر که در یک خانواده و با یک پدر و مادر بزرگ شدهاند ممکن است دنیاهایی متفاوت داشته باشند؛ این تفاوتها با ورود به اجتماع بیشتر میشود، اما اولین جایی که آدمها این تفاوتها را احساس میکنند در محیط خانواده است، آنها وقتی کودک هستند میفهمند با خواهر و برادرهای بزرگتر یا کوچکترشان فرق دارند و پدر و مادر با هر کدام به گونهای خاص رفتار میکنند.این تفاوت رفتار پدر و مادر چیزهای زیادی را درون فرد میسازند و حتی آینده او را شکل میدهند؛فرزندان اول همیشه شخصیتی متفاوت با فرزندان آخر یا وسطیها دارند، در اینجا میخواهیم شما را با خصوصیات رفتاری هر آدم براساس ترتیب تولد آنها در خانواده آشنا کنیم و بررسی کنیم ازدواج هرکدام با هم چه خوبیها و بدیهایی به همراه خواهد داشت.
فرزندان اول
میخواهند به همه فرمان دهند
آنها ذاتا فرمانده به دنیا آمدهاند. فکر میکنند همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست،از کودکی یاد گرفتهاند که بر خواهر و برادرهای کوچکترشان ریاست کنند و همین حس در بزرگسالی نیز همراه آنها ست.
خصوصیات مثبت
- با احساس ریاستی که دارند میتوانند به زندگی و کار زیردستان خود جهت دهند یا حتی موجب تحول شوند.
- معمولا ایرادگیر، مشکلپسند و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود.
- از مسائل غافلگیرکننده به هیچ وجه خوششان نمیآید.
خصوصیات منفی
- معمولا کمی بداخلاق، ترشرو و بی احساس به نظر میرسند.
- گهگاه به دليل زورگویی و فشاری که بر سایرین میآورند، تهدیدکننده و رعبآور هستند.
- چون فکر میکنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را میدانند، به دیگران اطمینان کمی دارند.
- آنها وظیفهشناستر، جاهطلبتر و سلطهجوتر از خواهر و برادرهای کوچکتر از خود هستند.
شغلهای مورد علاقه
- ترجیح میدهند در رشتههای مشکلتری مثل پزشکی، مهندسی و حقوق تحصیل کنند.
- احتمالا رئیسجمهورها، فضانوردان و مدیران عامل همه فرزندان اول خانواده هستند؛ بیش از نیمی از برندگان جایزه نوبل فرزند اول بودهاند.
فرزندان وسط
روابط عمومی آنها بهترین است
این دسته از افراد بیشتر به همسالان خود میپیوندند و به راحتی میتوانند از خانواده جدا شوند در نتیجه آنها میآموزند که چگونه با منابع حمایتی دیگر ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین به داشتن مهارتهای مردمی بسیار عالی گرایش دارند.
خصوصیات مثبت
- افرادی خانوادهدوست هستند که دیگران از بودن با آنها لذت میبرند.
- برای آنها مهمترین چیز در زندگی آرامش است و حاضرند به هر قیمتی این آرامش را در زندگی بهدست بیاورند.
- افرادی بسیار آرام و بی سر و صدا، شیرین و دوست داشتنی هستند و شنوندگان خوبی بهشمار میروند.
- مهارت زیادی در حل مشکلات دارند چون همیشه هر دو جنبه یک مشکل را بررسی می کنند و دوست دارند همه را خوشحال کنند.
خصوصیات منفی
- نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطهگری کمتری دارند اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارند یا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند.
- از آنجا که سعی در راضی نگه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند.
- نمیتوانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شوند.
- برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.
فرزندان آخر
همه جا سرخوشی میبرند
ته تغاریها بیش از همه می توانند خلاق و جذاب باشند ولی اغلب به عنوان توسریخور شناخته میشوند بیشتر از همه تمایل دارند در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند.
خصوصیات مثبت
- افرادی شاد و سرزندهاند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا میبرند و دیگران را نیز از آن بهرهمند میکنند.
- چون همیشه مجبور بودند که با بچههای بزرگتر سازش کنند مهارتهای مردمی بسیار قوی پیدا کردهاند و عاشق این هستند که دیگران را با حرفها و کارهایشان سرگرم کنند.
- هیچ کس برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی میشوند.
- افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی میگیرند. از ریسک کردن واهمهای ندارند.
خصوصیات منفی
- خیلی زود خسته میشوند. از طرد شدن واهمه داشته و تحمل کمی دارند.
- بیشتر خودشان را میبینند و معمولا بهدليل توقعات غیر واقعیشان از رابطه، رابطههای زیادی را از دست میدهند.
شغلهای مورد علاقه
- روزنامه نگاری، تبلیغات، فروش و هنرها از رشتههایی است که میتوانند موفق باشند.
- ته تغاریهای مشهور: کامرون دایاز، جیم کری، رویز ادانل، ادی مورفی و بیلی کریستال.
تک فرزندان
به دنبال تغییر دنیا هستند
تــک فرزندهــا خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و هميشه زیر بار انتظارات سنگین والدین هستند. تحقیقات نشان میدهد که این فرزندان اعتماد به نفس بیشتری دارند.
خصوصیات مثبت
- در بیشتر زندگی به دنبال تغییر دنیا هستند.
- افرادی مرتب و منظم، با وجدان و وظیفهشناس و بسیار قابل اطمینان هستند واز قبول مسئولیتهای مختلف واهمهای ندارند.
- خوشبیان هستند و احتمالا بیش از بچههای دیگر از تخیل خود استفاده میکنند.
خصوصیات منفی
- پرتوقع هستند و از انتقاد متنفرند و ممکن است غیرقابل انعطاف و کمالگرا باشند.
- کمی کینهای و پرتوقع هستند و معمولا از قبول اشتباهاتشان سر باز میزنند.
- در برابر دیگران افرادی بسیار حساس و نفوذپذیرند که احساساتشان خیلی زود جریحهدار میشود.
ازدواج فرزندان اول با هم
خیلی سخت به تفاهم میرسند
فرزند اول سلطهجوست و همین میتواند در زندگی زناشویی مشکلاتی را ایجاد کند و وقتی هم زن و هم مرد بخواهند امور زندگی را در دست گیرند قطعا مشکلاتی به وجود خواهد آمد؛ آنها ممکن است حتی بر سر اینکه چه فیلمی را تماشا کنند با هم به توافق نرسند و طبعا مشکلاتشان در مسائل مهمتر مثل بزرگ کردن فرزندان یا محل زندگی جدیتر خواهد بود.البته در زندگی همه زن و شوهرها اختلافاتی اینچنینی وجود دارد اما این گروه به واسطه شخصیت قوی هر دو طرف بیشتر از همه درگیر نداشتن چنين توافقهایی خواهند شد.
ازدواج فرزند اول با وسطی
یک زوج ایدهآل را میسازند
این ترکیب بهترین زوج را میتوانند تشکیل دهند چرا که فرزندان دوم آرام و زودجوش هستند، به راحتی به خواستههای همسرشان تن میدهند چون به سلطهگری بچههای اول عادت دارند، فرزندان دوم وقتی با یک دستور بیچون و چرا از طرف همسرشان روبهرو میشوند، زیاد سخت نمیگیرند و نمیرنجند اما در اینجا خطری وجود دارد گاهی طرفی که فرزند دوم است بیش از اندازه خود و خواستههایش را قربانی همسرش میکند و همین میتواند او را از آرزوهای شخصیاش دور کند و این دور شدن از خود دیر یا زود مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. البته این مورد هم بیشتر بستگی به این دارد که فرد فرزند اول چقدر سلطهجو باشد و همسرش چقدر انعطافپذیر. از طرف دیگر، حمایتهای همیشگی بچههای اول میتواند ترس از زورگوییشان را کمرنگتر کرده و به همسرشان دلگرمی بیشتری بدهد.
فرزند وسطی با وسطی
فداکاری هر دو زندگی را خراب میکند
این ازدواج چندان توصیه نمیشود، چرا که هر دو آنها روحیهای حساس و مسالمتجو دارند و هیچ کدام تمایلی برای بهدست گرفتن زندگی ندارند و در نتیجه ممکن است بسیاری از کارها روی زمین بماند، هیچ کدام خواسته خود را به راحتی مطرح نمیکند و در نتیجه هر دو احساس میکنند در حال فداکاری هستند در صورتی که همسرشان اصلا از خواسته آنها خبر ندارد؛ هر چند بهترین انتخاب برای ازدواج فرزند وسطی است اما دو فرزند وسطی ممکن است بهراحتی نتوانند با هم ارتباط برقرار کنند.بهترین توصیه برای این گونه زوجها این است که هرچند وقت یکبار با هم حرف بزنند و خواستههایشان را بدون رودربایستی به هم بگویند.
ازدواج فرزند اول با آخری
با کمی درک کردن ازدواج خوبی است
این ترکیب هم چندان بد نیست اما میتواند مشکلات کوچکی را به همراه بیاورد؛ فرزند آخر عادت دارد همیشه کسی مراقب او باشد و فرزند اول از فرمان دادن و ریاست کردن لذت میبرد. فرزند آخر همیشه مورد توجه و محبت دیگر اعضای خانواده بوده است و به این توجه نیاز دارد ولی فرزند اول مستقل است و این نیاز همسرش را به پای ضعف او میگذارد البته از طرفی هم بچههای آخر به خدمترسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچههای اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر میرسد.
فرزند آخر با وسطی
ازدواج با فرزند وسط همیشه خوب است
این یک قانون است که فرزند وسطی میتواند بهراحتی هر کسی را خوشبخت کند؛خلقوخوی سازگار آنها باعث میشود که با هر شرایطی خود را وفق دهند؛ بهترین توصیه برای این افراد این است که سعی کنند تمایلات یکدیگر را بهتر بشناسند تا زندگی بهتری داشته باشند چرا که در غیر این صورت ممکن است هر دو مانند کودکان رفتار کرده و متحمل مشکلاتی در زندگی شوند.
ازدواج با تک فرزندها
به خانواده نگاه کنید
تک فرزندها هیچ وقت یاد نگرفتهاند که چطور باید با خواهر و برادرهای بزرگتر یا کوچكتر کنار بیايند و همیشه خودشان تنها در خانه فرمانروایی کردهاند. این بچهها با توجه به اخلاق والدینشان خصوصیات متفاوتی دارند. برخی شبیه فرزندان اول سلطهجو و مستقل هستند و عدهاي مانند فرزندان آخر نیازمند حمایت و توجه دیگرانند؛ بنابراین با توجه به شخصیت تکفرزندي زندگی متفاوتی خواهند داشت ولی درکل ازدواج با تک فرزندها چندان بد نیست چون آنها میتوانند با تمام وجودشان به همسرشان عشق بورزند.
ازدواج فرزند آخر با آخر
پر از هیجان اما بدون دوام
این ازدواج میتواند برای هر دو طرف پر از شادی و سرخوشی باشد ؛چرا که هر دو به دنبال یک زندگی پرازریسک و هیجان هستند اما مسلما به دنبال هیجان بودن نمیتواند برای تمام زندگی جذاب باشد چرا که ممکن است هر دو طرف از زیر بار مسئولیتهای زندگی فرار کنند و برایشان گرفتن تصمیمهای مهم سختترین کار دنیا باشد و همین مسائل میتواند دوام یک زندگی مشترک را دچار مشکل کند.هر دو این افراد یاد گرفتهاند دیگران حمایتشان کنند و در نتیجه وقتی خودشان دو نفر در زندگی باشند جای خالی خیلی چیزها را احساس خواهند کرد.
اگر آدم منضبطی هستید و میخواهید شغل مناسبی پیدا کنید باید کاری کنید که ظاهرتان به بیننده اطمینان لازم را بدهد. نکاتی هست که با رعایت آنها میتوانید همه را از خودتان مطمئن کنید. مصاحبههای کاری در 2 حالت میتواند شما را رد کند؛ اول اینکه رزومه مناسبی نداشته باشید، دوم اینکه لباس مناسبی نپوشیده باشید. در مورد گزینه اول فقط خودتان میتوانید به داد خودتان برسید. اما در مورد گزینه دوم ما هوایتان را داریم. در گزارشی که میخوانید ریزترین نکات لازم در مورد داشتن یک ظاهر مناسب در مصاحبههای کاری را برایتان آوردهایم که میتواند تاثیر لازم را روی مصاحبهکنندههایتان بگذارد؛ از پوشیدن کفش مناسب گرفته تا شیشه عینکتان! این گزارش را بخوانید و آرزوی موفقیت ما را به همراه داشته باشید!
قرار است با مصاحبهکننده به پیک نیک بروید؟ مسلما نه. یادتان باشد که لباس شما با آدمها حرف میزند و خیلی چیزها را راجع به شخصیتتان لو میدهد. افرادی که با شما مصاحبه میکنند آدمهای ریزبین و دقیقی هستند. حالا فکرش را بکنید در برابر چنین آدمهایی با لباس اسپرت نشسته باشید و بخواهید ثابت کنید که شما خیلی جدی و دقیق هستید و از پس کار برمیآیید. احتمالا مصاحبهکننده در آن لحظات مرتب با خودش زمزمه میکند: نفر بعدی!
فرقی نمیکند زن هستید یا مرد، باید به این نکته اساسی توجه داشته باشید: اگر در تصمیمتان برای به دست آوردن شغل موردنظر جدی هستید باید جدی هم لباس بپوشید. آقایان در این موارد راحتتر از خانمها هستندو میشود به راحتی تفاوت میان تیپ رسمی و تیپ غیررسمیشان را تشخیص داد. آقایان! از یک دست کت و شلوار مناسب و کفشهای مردانه رسمی استفاده کنید، این طوری رئیستان که سهل است، کل دنیا میفهمند شما با کسی شوخی ندارید! اولین و مهمترین جواب برای سؤال حالا چی بپوشم در هر زمینهای، یک سؤال دیگر است: به کجا قرار است بروید؟ مصاحبههای کاری خیلی مهم هستند بهخصوص اگر موقعیتهای خاصی باشند که میدانید احتمال تکرار شدنش خیلی کم است! جز اینکه باید برای سؤالهایی که از شما میپرسند مناسب باشید و رزومه مناسبی هم برای ارائه دادن به همراه داشته باشید، ظاهرتان هم باید مناسب باشد. از خودتان بپرسید شغلی که دارم برای آن مصاحبه میشوم شامل چه ویژگیهایی است؟ برای بیشتر مصاحبهها لباسهای رسمی بهترین گزینههای ممکن هستند. از افرادی که در کارهای مشابه هستند، بپرسید چه سبک لباسی برای اینکه در مصاحبه بهتر به نظر برسید، انتخاب کنید؟ با توجه به تمام جوابهایی که به دست میآورید ست مورد نظرتان را انتخاب کنید.
حداقل از یک هفته قبل از مصاحبه لباسهایتان را انتخاب کنید. از چند نفر از دوستان و آشنایان مورد اعتماد و با تجربهتان در مورد لباسها نظر بخواهید، اگر لباس موردنظرتان در کمدتان است آن را در بیاورید و چک کنید. از تمیز بودنش مطمئن شوید مبادا که دفعه آخر چیزی رویش ریخته و یک لکه برایتان یادگاری گذاشته باشد. اگر احتیاج به شستن دارد آن را بشویید در غیر این صورت از چروک نبودنش مطمئن شوید. لباسها را خیلی مرتب اتو کنید و داخل کاور قرار دهید تا روز مصاحبه فرا برسد. حالت بعدی حالتی است که لباس مناسب ندارید. ممکن است در ایام بیکاری بهسر ببرید و هزینه خرید لباس برایتان گران تمام شود. ببینید با کدام یک از دوستانتان صمیمیتر و از آن مهمتر هم سایز هستید، یکی از ستهای او را قرض بگیرید. در غیر این صورت یک دست لباس رسمی تهیه کنید و برای انجام مصاحبهتان کنار بگذارید.
اینکه میگویند رنگ و مدل کفشها حرف میزنند، احتمالا درست است اما چیزی که قطعا صحت دارد تاثیر تمیز و مرتب بودنشان است! مهم نیست کفشتان نو است یا نه، مهم این است که با یک واکس ساده اما تمیز ظاهرش را به روز و نونوار کنید! کفشهایی بپوشید که در عین آراسته بودن در آنها احساس راحت بودن داشته باشید. بهخصوص خانمها نباید این طور به نظر برسد که کفششان مانع راه رفتنشان است. کفشهای پاشنه بلند به شرطی که سر و صدای زیادی راه نیندازند و قدتان را متناسب جلوه دهند گزینههای خوبی هستند. البته این موارد باز هم به شغلی که دارید و برایش تدارک میبینید، بستگی دارد. ممکن است برای مربی مهد رفته باشید، در چنین شرایطی حتی کفشهای کتانی تمیز و تیره رنگ هم مناسب هستند!
تا همین امروز همیشه گفتهایم رنگهای شاد و تند تاثیر ویژهای در روحیه شما دارند و آنها را انتخاب کنید! امروز و در این موقعیت استثنایی میگوییم این جمله را برای مدت چند ساعت مصاحبه فراموش کنید. متاسفانه هر جای دنیا که بروید رنگهای تیره نماد جدیت هستند و در مراسم مهم از این رنگها استفاده میکنند. حالا هر مراسمی که میخواهد باشد، فرقی نمیکند. مهم این است که با انتخاب لباس تیره احترام خودتان و میزان جدی گرفتن مراسم را اعلام کردهاید! برای مصاحبههای کاری هم سراغ رنگهای تیره یا نسبتا تیره بروید. به رنگ پوستتان توجه داشته باشید. اگر پوستتان زیاد روشن نیست سراغ رنگهایی بروید که به اصطلاح رنگتان را باز میکند و برعکس. با پوشیدن یک رنگ مناسب پوستتان را از سفید بودن در بیاورید. برای کت و شلوارهای طوسی از پیراهنهای سفید یا مشکی کمک بگیرید و حتیالامکان سراغ صورتی نروید. سفید، یار غار کت و شلوار مشکی هم هست. از پیراهنهای آبی روشن هم میتوانید برای تحتتاثیر قرار دادن بیننده بهترین استفاده را ببرید.
تکمیل یک ظاهر ایدهآل بدون عطر ممکن نیست، اما آیا در مصاحبههای کاری باید عطر بزنیم یا نه؟ واقعیت این است که عطرها بیشتر از آنچه فکر کنیم روی برداشت مخاطب از ما تاثیرگذارند و وای به آن روزی که عطری برای مخاطب ما ناخوشایند باشد یا حتی یادآور خاطرهای بد! خیلی وقتها هم هست که بویی که ما میپسندیم باعث ایجاد حساسیت در سایرین میشود. در تمام طول مدت مصاحبه نمیشود ریسک کرد. توصیه ما به شما این است که اگر هم قرار است از عطری استفاده کنید بسیار ملایم باشد و ترجیحا سراغ ادوتویلتها بروید که رقیقترین رایحههای ممکن را دارند. مراقب باشید که در فصل گرم عطر خنک بزنید و برعکس. وگرنه ناخودآگاه باعث کلافگی مصاحبهکننده میشوید و دوست دارد سریعتر سر و ته ماجرا را هم بیاورد و از شما خداحافظی کند.
توصیه دوم این است که به هیچ وجه از اسپریهای خوشبو کننده بدن استفاده نکنید. خیلیها این واقعیت را نشنیده میگیرند ولی شما بدانید و آگاه باشید که بیشتر اسپریها بعد از مدت کوتاهی که روی بدن میمانند به طرز عجیبی بدبو میشوند! معمولا هم بوی بسیار تندی دارند که دقیقا ضد چیزی است که گفتیم. میتوانید به جای اسپریها سراغ مام رولتها بروید یا از پدهای ضد تعریق که به تازگی وارد بازار شدهاند، استفاده کنید. این موارد شما را یک خانم یا یک آقای تمامعیار نشان میدهد؛کسی که تمیز و مرتب است و نظم و انضباط را میتوان حتی از ظاهرش هم خواند، چه برسد به کارش!
خب تصور خانمها بدون کیف که غیرممکن است، اما آقایان چه کار کنند؟ باز هم بستگی دارد به موقعیتی که در آن قرار دارید. ممکن است لازم باشد پرونده کاریتان را همراهتان ببرید. در دست داشتن یک پرونده که داخل یک پوشه سبز یا صورتی است، نمیتواند حالت خوشایندی باشد (به رنگ پوشهها هم دقت کنید حتی!) پس بهتر است یک کیف مرتب و شیک به همراه داشته باشید. لازم نیست خیلی بزرگ باشد، حتی میتواند شکل کلاسوری داشته باشد. مهم این است که نظم و انضباط را القا کند و برای مدارک و خودکار و... جای کافی داشته باشد. خانمها هم که در مورد به همراه داشتن کیف شک ندارند، اما مراقب باشند که رنگ عجیب و غریبی نداشته باشد و رسمی باشد. لازم نیست کیف مهمانیتان را که طرح پلنگی دارد به عنوان یک کیف رسمی انتخاب کنید، یک مدل ساده مشکی یا قهوهای تیره میتواند تاثیر خوبی روی افراد مصاحبهکننده داشته باشد. اگر فکر میکنید ظاهرتان بیش از حد مشکی میشود از یک شالگردن پارچهای رنگی اما تیره برای عوض کردنش استفاده کنید.
بعضیها بزرگ که میشوند نکات ساده اما مهمی را که در کودکی یاد گرفتهاند فراموش میکنند. شعر «حسنی» را یادتان میآید که میگفت موی بلند، ناخن سیاه؟ با بزرگ شدن آدمها که قوانین درست عوض نمیشوند، اما خیلیها یادشان میرود. اگر قرار است به یک مصاحبه کاری بروید و افراد حاضر در آن جمع را تحتتاثیر قرار بدهید باید سادهترین موارد را رعایت کنید. مثلا آقایان باید بدانند که موی کوتاه و مرتب میتواند بهترین تاثیر ممکن را روی مخاطب بگذارد. مویی که بلند است و با ژل یا ماده آرایشی دیگری حالت داده شده، نمیتواند نمایانگر یک مرد جدی و منظم باشد. ناخنهای بلند هم همینطور. ناخنهایتان را روز قبل از مصاحبه کوتاه کنید. خانمها میتوانند ناخنهای بلندشان را تمیز و مرتب نگه دارند اما آقایان نباید این کار را بکنند، پس کوتاهشان کنید لطفا!
ممکن است از عینک طبی استفاده کنید. حواستان باشد که فریم عینکتان به صورتتان بیاید و در عین حال خیلی هم عجیب و غریب نباشد، مثل بعضی از مدلهای امروزی که شبیه یک اثر هنری هستند تا عینک. اگر شیشه عینک شما ضد بازتاب نور (آنتی رفلکس) نیست سریعا اقدام و آن را عوض کنید. میپرسید چرا؟ جوابش ساده است، چه در مورد مصاحبه کاری و چه در مورد یک ملاقات دوستانه، در هر شرایطی که هستید ارتباط چشمی مهمترین امتیاز را به شما میدهد. وقتی یک عینک ساده دارید که نور روی شیشههایش میافتد و چشمهایتان را پنهان میکند، ناخودآگاه تاثیری که باید را روی مخاطبتان نمیگذارید چون فرد بیننده نمیتواند چشمهایتان را ببیند و اعتمادی که لازم است را به دست بیاورد، پس مراقب عینکهایتان باشید، چون میتوانند یک امتیاز اساسی را از شما کم کنند، بدون اینکه خودتان و حتی بیننده متوجه شوید، چرا!