ویروس کرونا و وبینار !

بسم الله

یکی از برکات ویروس کرونا راه اندازی جلسات و دوره های آموزشی به صورت مجازی است که حتی بعد از کنترل کورونا، به نظرم کلی صرفه جویی زمانی و اقتصادی برای کشور دارد. در هر حال دو وبینار با موضوعات بسیار مهم بسیار در حال برنامه ریزی دارم لطفا عزیزانی که مایلند  در این وبینارها شرکت فرمایند به شماره زیر در واتساپ با ذکر نام و نام خانوادگی و عنوان وبینار پیامی ارسال کنند. اطلاعات لازم تقدیمشان خواهد شد:

09376459369

گزارشی از دیداری پرشور ...

بسم الله

دیدار شب گذشته دانشجویان با مقام معظم رهبری، حاشیه‌های خواندنی از جمله کف زدن های متوالی، وعده عقد غیابی و حرف زور دانشجویان را به همراه داشت.

به گزارش «تابناک» به نقل از مهر، جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در شانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان، با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

در ادامه حاشیه نگاری خواندنی از این دیدار در ادامه آمده است؛

* حسینیه کم کم در حال پر شدن است. بعضی‌ها هم چند لحظه یک بار شعاری می‌دهند. «خامنه ای خمینی دیگر است، ولایتش ولایت حیدر است» بند اول را پسرها می‌گویند اما انگار دخترها هماهنگ ترند، پسرها شُل شعار می‌دهند اما دخترها محکم جواب می‌دهند. شعار عوض می‌شود «ما ذوالفقار حیدریم، فداییان رهبریم» و حالا نسبت‌ها برابر می‌شود.

*ساعت رأس ۵:۳۰ است، پرده‌ها کنار می‌رود و رهبری وارد می‌شود، بچه‌ها به جلو هجوم می‌آورند و شعار می‌دهند، شعارها ممتد ادامه دارد تا به شعار «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست» می‌رسد، حالا باز همان داستان همیشگی است بچه‌ها روی پای هم نشسته‌اند و یک نهضتی می‌شود که پشت به پشت بگویند و عقب نشینی کنند.

*مهدی اجرایی طوسی مجری برنامه است، او قبلاً خودش در جایگاه نماینده تشکل‌های دانشجویی در سالهای پیش سخنران بوده و می‌گوید که سختی کار اجرای این برنامه را درک می‌کند. می‌گوید که صحبتش را با یک شعر آغاز خواهد کرد؛ اعتراض‌ها بالا می‌گیرد که «شما دیگر نخوان!» ادامه می‌دهد که «شعر خوبی است اما شاید من خواننده خوبی نباشم» آقا که خودش با شعر سر ذوق می‌آید؛ سرش را به میکروفن نزدیک می‌کند با لحنی شوخ می‌گوید «حالا بخوانید ببنیم چگونه است؟!» و جمعیت می خندد. شعر از «حامد خاکی» و «حسین صیامی» است این را مجری می‌گوید و شعرشان غوغا می‌کند؛ شعر خوبی که چند بار جمعیت لابلایش احسنت می‌گویند و آقا به نشانه رضایت سر تکان می‌دهند.

 			 				 					درخواست دانشجویان برای گرفتن فشار خون رهبری!

*مجری بعد با کسب اجازه از رهبری بی مقدمه نفر اول را صدا می‌کند. محمدامین مهدی پور نماینده جامعه اسلامی دانشجویان پشت تریبون می‌آید، آذری زبان است و صدای محکمی دارد. «آقایان غرب‌زده، ما را از آن طرف مرزها نترسانید که در آنجا خبری نیست، بلکه از دید ما تهدید اصلی عدم استفاده از ظرفیت‌های داخلی است». این جمله او با احسنت محکمی همراه می‌شود. در ادامه اما بحث او در مورد آقازاده‌ها نیز با واکنش تأییدی مخاطبان همراه بود. «نمایش تجملات آقازاده‌ها در فضای حقیقی و مجازی نمکی است بر روی زخم ملت قهرمان ما» دست‌هایش خوب کار می‌کند، برگه‌ها را این دست به آن دست می‌کند و با دست خالی اش حرف را منقح می‌کند.

*نفر بعدی نماینده گروه‌های جهادی و هیئت‌های مذهبی است که پشت تریبون می‌آید؛ امین شریفی سخن از دغدغه محرومان و مستضعفان می‌گوید و نیاز به کار جهادی‌ای که از سوی مسئولین جدی گرفته نمی‌شود! صحبت‌های دغدغه مندانه ای که آقا چندباری در توصیه‌هایشان به آن ارجاع می‌دهند. نماینده جهادی‌ها یک دستش را محکم مشت کرده بالا که می‌آید و مشتش را باز می‌کند، تسبیح تربتی در دست دارد که به آقا هدیه می‌دهد، تسبیحی که تا آخر جلسه مدام در دست آقا می چرخد!

*نماینده انجمن‌های علمی وزارت بهداشت، نفر بعدی است که آرام و متین صحبت می‌کند و کمی جلسه آرام می‌شود. بحث مسئله محوری دانشگاه‌ها را بیان می‌کند و رهبری یادداشت برداری می‌کند. صحبتش که به انتها می‌رسد بحث چربی و فشار خون ایرانی‌ها را وسط می‌کشد، می‌گوید: آقاجان می دانم که الحمدلله شما ورزشکارید و کوهنوردی هم می‌کنید و سلامت هستید، اما این روزها طرح ملی کنترل فشار خون است، اگر شما هم بصورت نمادین بیایید و به این پویش بپیوندید، فشار خون تان را اندازه بگیرید که در انجام این طرح بسیار کمک کننده خواهد بود. آقا می خندد، جمعیت هم می‌خندند.

حالا مجری نماینده بسیج را صدا می‌کند، و او دوباره جلسه را پر حرارت می‌کند. صریح و بی پرده از آقا می پرسد که «در نگاه شما اشکالات امروز کشور و خاصتاً نظام سیاسی، اداری و اقتصادی را ناظر بر کارگزار می‌دانید و یا ساختار؟!» آقا هم همان ابتدای صحبت‌هایشان جواب این سوال را می‌دهند «ساختار قانون اساسی خوب است. البته ساختارها می‌توانند تکمیل شوند و نواقصشان برطرف شود؛ مثلاً یک روز مجمع تشخیص نداشتیم و امروز داریم. در همه‌ی نظام‌ها همین است. بنابراین ساختار ایرادی ندارد منتها باید کم و زیادش کرد. اما ما کارگزاران اشکال داریم؛ ناتوانی و کوتاهی داریم. گاهی کارگزاران در حرکت اشتباهی می‌کنند که در جامعه شکاف بزرگ ایجاد می‌کند».

*شریفی در بند آخر صحبت‌هایش که با صدایی بلند هم ایراد می‌کرد و در یک دستش تصویری از شهید نادر مهدوی داشت گفت: «در میان دو گزاره جنگ و مذاکره ما میراث دار شهدای عزیزی همچون شهید نادر مهدوی‌ها که فاتح جنگ اراده‌ها در نبرد تمدنی بودند، هستیم. نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ خواهد شد». حرفش تکبیری بلند به همراه دارد. نماینده بسیج دانشجویی تصویر شهید مهدوی را به آقا هدیه داد و آقا هم همان جا تصویر را روی میز گذاشتند و تا آخر جلسه کنارشان بود.

*مجری، خانم افشارنیا به نمایندگی از اتحادیه دانشجویی دانشگاه آزاد دعوت می‌کند؛ از اینجا به بعد حسینیه بیشتر به سالن‌های سخنرانی دانشگاهی می‌ماند. می‌گوید: «جنگ را با بیست ساله‌ها بردیم و اقتصاد را با شصت ساله‌ها باختیم!» آقا می‌خندند، و بچه‌ها شروع می‌کنند به کف زدن! می‌گوید «مسئولین این پراید گران بی کیفیت را برای آقازاده‌های خود می خرند؟» و دوباره حسینیه برایش دست می‌زند! تیکه‌ای نثار شورای تحول علوم انسانی می‌کند که «معلوم نیست، شورای تحول تعطیل شده یا هنوز تموم نشده و آقایان در جلسه اند!» آقا دوباره لبخند می‌زنند. از ضرورت وام دانشجویی برای ازدواج و افزایش خوابگاه های دانشجویی متاهلی هم صحبت می‌کند که جمعیت تحسین می‌کنند و آقا نیز یادداشت!

نفر بعدی رضا پیوندی نماینده نشریات دانشجویی است. از دو رویکرد رسانه‌ای که منجر شده فاصله کارآمدی و احساس کارآمدی بوجود آید؛ می‌گوید و نقدی به مسئولین دانشگاهی می‌کند که نشریات دانشجویی را مورد آزار قرار می‌دهند و می‌گوید: «نشریات دانشجویی را به خاطر درج چند علامت تعجب، توقیف کرد؟ مگر می‌شود از آزادی گفت، اما به اتهام انتقاد از مدیریت دانشگاه از نشریات دانشجویی به قوه قضائیه شکایت برد؟» و بعد با زبان شیرین ترکی می‌گوید «که آقایون اینجا هم حضور دارند» رهبری می خندد.

*از ظرفیت جوانان فعال در نشریات دانشجویی می‌گوید و به عنوان پیشنهاد می‌گوید: «ظرفیت‌های بزرگ رسانه‌ای بایستی حضوری فعال، پویا و جوانانه در راستای گام دوم انقلاب داشته باشند. برای تبدیل این امر به یک فرهنگ عمومی، لازم است نیروهای خوش فکر، اهل قلم و انقلابی دانشجویی مورد توجه مطبوعات و رسانه‌ها، قرار بگیرند تا ان شاءالله روح تازه‌ای در کالبد جریان رسانه‌ای کشور دمیده شود. پیوندی با کلامی ترکی که از کمبود و وقت وزمان حکایت دارد صحبتش را پایان می‌دهد! بالا که می‌رود از آقا می‌خواهد، خطبه عقدشان را بخواند و آقا می‌گویند غیابی می‌خوانم.

*حالا نوبت به صحبت‌های آقا رسیده است، کاغذ را بالا و پایین می‌کند و اول نکته‌های بچه‌ها را جواب می‌دهند و بعد می‌گویند اگر فرصت شد نکاتی دارند؛ بچه‌ها اعلام می‌کنند «بعد از اذان هم هست!» که آقا با خنده می‌گویند «این دیگر حرف زور است!» و جمع همه می‌خندند.

*آقا اول از همه توصیه کردند که در لحن انتقاد را تند نکنید، در بیان انتقادها نقطه‌ضعف به طرف مقابل ندهید و جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مراجع قضائی محکوم کنند و از افراط و تفریط در بیان، و نفی قاطع یک مجموعه بپرهیزید. شما فرزندان من هستید تلاش کنید صحبت‌تان درست بیان شود.

*توصیه بعدی شأن اما همان توصیه هر ساله‌ای بود که دانشجویان درگیر در فضای مجازی پشت گوش می‌اندازند «کتابخوانی»! ایشان گفتند «نهضت متأسفانه این حرکت، روال مطلوبی ندارد و مجموعه‌های دانشجویی و هیأت‌های اندیشه‌ورز آنها باید نسبت به طراحی برنامه‌های مطالعاتی برای دانشجویان، اقدام کنند.»

*آقا بعد از آن به سراغ متن حرف خود رفتند، حرفی که به گفته ایشان از ضمیمه‌های بیانیه گام دوم است؛ اینکه دانشجویان کجای کار هستند؟ ایشان چند کار ویژه را برای دانشجویان بر شمردند: «راه اندازی کارهای اجتماعی، کارهای جهادی و.....»

*ترجیع بند پایانی سخنان آقا، مثل همیشه امید است؛ امیدی که باید زنده بماند تا حرکت جاری باشد؛ بیش از هر قشر دیگری این امید باید در گروه دانشجو به مثابه یک گروه پیشرو زنده باشد. آقا گفتند: حتی اگر صد اشکال و ایراد در مسئولان یا عملکرد دستگاه‌ها می‌بینید هرگز ناامید نشوید و با توکل به خدا، با مشکلات مبارزه و افق روشن آینده را محقق کنید. و بعد با قدرت و اعتماد به خدا، یکی از آن بشارتهای شیرین شأن را بیان کردند: «شما جوانان اطمینان داشته باشید که زوال دشمنان بشریت یعنی تمدن منحط امریکایی و زوال اسرائیل را شاهد خواهید بود».

ذوالفقار علی(ع)!

بسم الله

بعضی آدم ها تاریخ سازند...

نقش آن ها محصور در زمان شان نیست و در گستره ای فراتر از زمان حضور دارند.

سردار حاج قاسم سلیمانی یکی از این نمونه های بی نظیر است که به عنوان محک و معیاری از یک نظامی مؤمن، شجاع و مدبّر ،مرزهای زمان را درنوردیده و نه تنها در ایران اسلامی بلکه در دل همه ی آزادی خواهان و مستضعفین جهان جاخوش کرده است!

تصویر دلنشین او که در چشم دشمنان در نهایت هیبت و در چشم دوستان نمونه محبت است بعد از کسب مدال بی نظیر ذوالفقار از دست مقام معظم رهبری دیدنی است ...

 

روزگار عجیبی است !

بسم الله

 

به علی(ع) گفتند ابوموسی اشعری را نماینده کن برای مذاکره با عمروعاص!

هرچه فرمود: بگذارید مالک اشتر برود،قبول نکردند و فتنه به پا کردند!! و امیرالمومنین(ع) برای جلوگیری از تفرقه بیشتر در صفوف مسلمین (بنا به نقلی حتی شمشیر بر علی(ع) کشیدند) پذیرفتند.وقتی عمروعاص بر سر ابوموسی کلاه گشادی گذاشت؛ خوارج بر علی(ع) شوریدند که ما نادان بودیم تو که معصوم بودی چرا حرف ما را گوش دادی؟!!!!!!!....البته این بار ذوالفقارِ علی(ع)  در نیام نماند و همه را از دم تیغ گذراند!

حکایت این روزها است...

در انتخابات رأی نیاوردند، کشور را به هم ریختند که تغلب شده است!!

رأی آوردند؛ و عرضه ی اداره کشور را ندارند،می گویند چیزی دست ما نیست!!!

رهبری معظم دخالت بکند،می گویند دیکتاتوری است!!!

دخالت نکند،می گویند پس چرا رهبر (در مقابل بی تدبیری ِ کسانی که ما آنها را انتخاب کرده ایم!!! )کاری نمی کند؟!!!!!

و کسی نیست گریبانشان را بگیرد و بگوید:

1-برای به دست آوردن قدرتی؛ که چیزی دستش نیست، چرا 9 ماه کشور را به هم ریختید؟!!!!!

2-شما وقتی کاندید شدید، نمی دانستید چقدر قدرت دستتان است، که قول های مزورانه به مردم دادید؟!!!...یعنی بار اولی بود که کسی در جمهوری اسلامی رییس جمهور می شد؟!!!

3-هر کس باید مسولیت اشتباهش را بپذیرد.اگر بر طبل دموکراسی کوبیدید و هر راهنمایی و ارشادی را دخالت در آرای مردم شمردید و برعکس آن عمل کردید،دَندنتان نرم!!!! باید پایِ رأی تان بایستید و تا پایانِ دوره ی گلی که کاشته اید!!! صدایتان درنیاید!!.هیچ ربطی هم این عملکرد و عوارضش به ولی امر ندارد! فقط به ما ربط دارد،فقط به شما ربط دارد!!

4-نه این که فکر کنید مشکلی با جناح و خط خاصی دارم. می توانید رجوع کنید به مطالبی که در مطبوعات و سایت ها در مورد رییس جمهور قبلی و آن دوره نوشته ام تا خیالتان راحت شود که دلی می نویسم نه جناحی! آن هم نه یکی،دو روز باشد نه بیش از 25 سال است که می نویسم وهمینطور می نویسم ...

بازی با ترامپ سیاستی که بعضی ها بلد نیستند!

بسم الله

 

چگونه رهبر مکار کره شمالی ترامپ ابله را فریب داد؟

 

عبدالباری عطوان نویسنده  و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت:  ما در این روزنامه رأی الیوم اذعان می کنیم که از علاقه مندان به «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی و شیوه مدیریت بحران با ایالات متحده توسط وی هستیم و حتی پس از دیدارش با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در سنگاپور در ماه ژوئن  گذشته به این نتیجه قطعی رسیدیم که وی از برنامه هسته ای و موشک های بالستیک اش چشم پوشی نمی کند و به شیوه های فریبنده خود ادامه می دهد زیرا وی به ایالات متحده آمریکا اعتماد ندارد و به این کشور اطمینان نمی کند.

این سخنان را به این مناسبت می گوییم که کاخ سفید روز سه شنبه خبر داد که مقدمات برای برگزاری نشست دوم سران میان رئیس جمهور آمریکا و رهبر کره شمالی قبل از پایان ماه فوریه آینده در به احتمال زیاد هانوی پایتخت ویتنام در جریان است تا خون تازه ای به رگ های  مذاکرات هسته ای میان دو کشور که در ماه های اخیر متوقف شده تزریق کند.

چیزی که این سخنان ما را مورد تأیید قرار می دهد عشق یک طرفه ترامپ به کیم رهبر کره شمالی و اینکه کیم به ریش ترامپ رئیس جمهور آمریکا، رئیس جمهوری که بسیاری داخل و خارج آمریکا بر این باورند که وی ابله است، خندید و پایگاه های موشک های بالستیک که قادر به حمل موشک های هسته ای در شمال پیونگ یانگ به مساحت 18 کیلومتر مربع است را فاش نکرد و طی مذاکرات یا پس از آن درباره آن اطلاع رسانی نشد.

کره شمالی هرگز توسعه برنامه هسته ای و پیشرفت آن را متوقف نکرد و ارزیابی های آمریکایی می گوید که 60 کلاهک هسته ای در زرادخانه اش دارد و آزمایش های موشک های بالستیک اش موفقیت بزرگی به دست آورد که شامل تولید موشک های بسیار دقیق است که می تواند عمق آمریکا را مورد حمله قرار دهد.

ترامپ رئیس جمهور آمریکا که با بحران «تعطیلی دولت» به دلیل اختلاف با کنگره بر سر دیوار مرزی با مکزیک، رو به روست و همه مذاکراتش بر سر توافق برای پایان جنگ تجاری با چین شکست خورد، می خواهد یک پیروزی یا پیشرفت مختصری با رسیدن توافق با رهبر کره شمالی برای عبور از بن بست ناکامی به دست آورد.

افراد نزدیک به ترامپ می گویند که دیدار اول وی با کیم در سنگاپور برای آشنایی میان رهبری است که یک دگمه بزرگ هسته ای دارد با دشمنش که دگمه هسته ای کوچک در  اختیار دارد و انتظار می رود دیدار دوم دستاوردهای عملی ملموسی داشته باشد. آمریکا به دنبال خلع سلاح هسته ای کره شمالی و نیز از بین بردن موشک های بالستیک در زرادخانه اش در مقابل لغو محاصره کره شمالی و خروج نیروهایش از کره  جنوبی است.

در مقابل، کیم رهبر کره شمالی به دنبال لغو کامل تحریم ها علیه کشورش و اعلام رسمی پایان جنگ شبه جزیره کره و خروج همه نیروهای آمریکایی نه فقط از کره شمالی(28 هزار نظامی) بلکه همچنین ژاپن (تعداد آنها 50 هزار نیرو است) است.

ما بر این باور نیستیم شانس دیدار دوم سران آمریکا و کره شمالی از اولی بیشتر باشد زیرا رهبر کره شمالی به سیاست بازی دادن رئیس جمهور ابله آمریکا و توسعه سیاست هسته ای اش ادامه می دهد زیرا کیم به اندازه ای که ترامپ و کشورش اش عاشق او هستند، عاشق شان نیست و به هر دو اعتماد نمی کند. کیم از درس های بلاهت عربی در تعامل با آمریکا در خاورمیانه به ویژه در عراق، لیبی و منطقه خلیج فارس و نیز تا حدود اندکی ایران و خروج آمریکا از توافقنامه هسته ای درس گرفته است.

کیم قطعا ترامپ را در هانوی در آغوش می گیرد همانطور که در سنگاپور این کار را کرد و روی شانه هایش برای نشان دادن دوستی می زند ولی چشم پوشی از زرادخانه هسته ای و بالستیک اش از محالات است..یا ما چنین باور داریم...و «شی جینگ پینگ» بهتر می داند.

سکته ای از سر غربت !

بسم الله

دریادار تکاور «داریوش ضرغامی» یکی از تکاوران دریایی ارتش در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان مدافع خرمشهر بود که دو روز پیش در حین سخنرانی و بازگویی خاطرات و رشادت های هم رزمان خود در دوران دفاع مقدس در آئین افتتاحیه سایت قایقرانی شهید ناخدا تکاور محمد مختاری دچار سکته قلبی و بلافاصله به بیمارستان ولیعصر خرمشهر منتقل شد.

 			 				 					دریادار ضرغامی بر اثر سکته قلبی درگذشت

دریادار داریوش ضرغامی یکی از میهمانان بیست و ششمین همایش تکاوران دریایی ارتش و مدافعان خرمشهر بود که در روزهای سه شنبه تا پنجشنبه گذشته در شهرهای آبادان و خرمشهر برگزار شد. دریادار ضرغامی در آئین افتتاحیه سایت قایقرانی که خطاب به مسئولان و مردم خرمشهر فریاد می زد: مردم خرمشهر کجا هستید؟ مسئولان شهر چرا غایب هستید؟ مدافعان شما پس از ۳۰ سال با تنی خسته و زخمی به دیدنتان آمده اند، نمی خواهید آنها را ببینید؟

در همین خصوص مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ، درباره‌ی تیمسار ضرغامی، فرمانده‌ی تکاوران نیروی دریایی نوشت:

انتظار میهمان نوازی نداریم اما انتظار داریم که به سراغمان بیایید، احوالمان را بپرسید یا درب اتاقتان باز باشد ما به دیدنتان بیاییم. ما فراموش شدگان عرصه‌ی دفاع هستیم. اینها جملات تیمسار ضرغامی، فرمانده‌ی تکاوران نیروی دریایی، در زیر پل خرمشهر بود که با بغض سخن می‌گفت و از فرط غم و ملال فراموش‌شدگی سکته کرد و روحش به ابدیت پیوست. تیمسار ضرغامی فرمانده‌ی رشید منطقه‌ی سوم دریایی ایران در دوران دفاع مقدس بود که زخم‌های بسیار در تن داشت و هر ساله همه‌ی تکاوران دوران دفاع را جمع می‌کرد تا انس و الفت قدیمی را حفظ کند.

حدود یک ماه پیش بود که از رییس منطقه آزاد اروند، آقای اسماعیل زمانی، تلفنی تقاضا کردم از یکصد و شصت تکاوری که قصد دارند در دی ماه ۱۳۹۷ در خرمشهر گرد آیند دعوتی به عمل آورد؛ یک یا دو وعده شام آنها را میهمان کند و در مقام میزبان در جمعشان حضور یابد. درخواستم با امتناع ایشان روبه‌رو شد و از هزینه‌هایی که در این راه صرف می‌شود گله‌مند بود. به او گفتم هزینه‌ی یک یا دو وعده شام به شش یا هفت میلیون تومان هم نمی‌رسد. او پاسخ داد نه نمی‌توانیم. واقعا مشکل است. این را بدهیم یک گروه دیگر مطالبه‌گر می‌شوند.

تلفن تمام شد و با اندوه به تکاوران اطلاع دادم که منطقه آزاد قبول نکرد و استدلالش صرفه جویی(!!) بود. مرتضی میری و حسین بای چه بزرگ‌منش بودند که در پاسخ گفتند باشه مشکلاتشان را درک می‌کنیم. خودمان دست به کار می‌شویم تا این گردهمایی سامان یابد. تکاوران زیر پل خرمشهر جمع شدند، تیمسار رفت.

اللهم عفوک عفوک عفوک ...

بسم الله

انا لله و انا الیه راجعون

امام خامنه‌ای بر پیکر مرحوم آیت‌الله هاشمی‌‌شاهرودی نماز اقامه کردند