آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

.....

paeez (1)

وفادار ترین فصل خداست،
حافظه ی خیس خیابان های شهر را،
همیشه همراهی می کند،
لعنتی، هی می بارد و می بارد…
و هر سال عاشق تر از گذشته هایش،
گونه های سرخ درختان شهر را،
می بوسد و لرزه می اندازد به اندام درختان،
و چقدر دلتنگ می شوند برگ های عاشق،
برای لمس تن زمین که گاهی افتادن،
نتیجه ی عشق است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد