آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آرامش خیال

مپرس حال مرا روزگار یارم نیست .. جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست .. نهال بودم و در حسرت بهار ولی درخت می شوم و شوق برگ و بالم نی

آنچـــه در پایــــان یک عشق می مانـــد

 

 

آنچـــه در پایــــان یک عشق می مانـــد 

تنها خاطراتی است که در قلبـــم از تـــو با من سخن می گوید

آنچـــه از چشمان خواب زده تـــو باقی می مانـــد

تنها قطره اشکی است که از گونـــــه ام جاریست 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد